سه شنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۹ - 13:33 - همسفرمیلادعیدی -
نوزده ماه بود که هر وقت وارد آکادمیمیشدیم، خانم لیلا و خانم پروین را با لباس یک دست سفید و شال مرزبانی میدیدیم، خانم لیلا همیشه با روی گشاده و شوخ طبعی با اعضا برخورد میکرد و حال خوبی را به اعضای شعبه منتقل میکرد. خانم لیلا از سال 94 به کنگره شصت آمده و از آن خدمتگزارهای ثابت شعبه آکادمیاست که پیش از خدمت مرزبانی نیز اکثر اوقات او را در حال خدمت میدیدیم.
خانم پروین نیز چند سالی است که به خاطر اعتیاد پسرش به کنگره آمده و خوشبختانه با راهنمایی خانم راحله امیری و آقای سیروس حسین زاده حدود سه سال از رهایی فرزندش میگذرد. در طول دوره مرزبانی همیشه با لبخند و حوصله زیادی در حال انجام وظایف و پذیرای اعضای شعبه بود البته ماههای آخر دوره مرزبانی او را با شال زرد در شعبه نمیدیدم چراکه که به لطف خدا لژیونشان را تحویل گرفتند و اکنون بهعنوان کمک راهنما در حال خدمت هستند.
در ادامه گفتگو با ایشان را بخوانید:
همسفر زهرا: چگونه با کنگره شصت آشنا شدید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: با کنگره شصت توسط یکی از آشنایان که برای درمان آمده بودند، آشنا شدم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: از طریق اینترنت و سایت کنگره شصت.
همسفر زهرا: آیا کنگره جز رهایی از اعتیاد، رهاوردی برای شما داشته است؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: اینکه میگوییم اعتیاد، در کنگره بهانهای است تا من همسفر به کنگره بیایم و بدانم که چقدر خودم نیاز به آموزش دارم و باید سرم را با سر راهنما عوض کنم و سی دی بنویسم تا متوجه بشوم که کجی ماجرا هستم و برای من رهاوردش این بود که فهمیدم خودم بسیار نیاز به آموزش و یادگیری دارم و انسان باید اول خودش را بشناسد و به خویشتن خویش فکر کند.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: به نظر من یکی از کارهای کنگره شصت درمان اعتیاد است و در کنگره شصت ما مربیگری زندگی را یاد میگیریم.
همسفر زهرا: در چه جایگاههایی خدمت کردید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:در جایگاه دبیری 14 جلسه، نگهبانی و مرزبانی آکادمی، ورزشبانی تنیس در پارک طالقانی به مدت یک سال و نیم و اکنون نیز به دستور نگهبان تنیس هر دوستی که علاقهمند به آموزش باشد، آموزش اولیه را ارائه میدهم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: مرزبانی آکادمی، عضو لژیون سردار و اکنون بهعنوان کمک راهنما مشغول هستم.
همسفر زهرا: چرا برای خدمت مرزبانی داوطلب شدید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: همیشه دوست داشتم مرزبان بشوم چون اول که وارد شدم مرزبانها بودند که این انرژی را به من دادند که اینجا برای همه یکسان است و برای همه محبت دارند و مرزبانها با رفتار و گفتارشان به من آموزش دادند که هر که از این در داخل آمد، نانش دهید و از دینش مپرسید و این برای من یک الگو شد و عشق خدمت به همنوع و هم دردهای خودم باعث شد عاشق این جایگاه به شم و به لطف خودم و اکثریت دوستان موفق شدم در این جایگاه خدمت کنم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: پس از رهایی مسافرم دوست داشتم در کنگره خدمتی داشته باشم تا آموزشهای بیشتری بگیرم.
همسفر زهرا: انجام خدمت مرزبانی چه تأثیری در زندگی شما داشت؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:خدمت مرزبانی به من خیلی نیرو میداد و با عشق به خانه میآمدم و برای من این خدمت عشق بود و عشقی که خالص باشد و شما از روی نیت خودتان انجام میدهید وقتی به خانه میآید نیروی خاصی دارید و افراد خانواده افتخار میکردند و وقتی بر میگشتم میآمدم و با خانواده صحبت میکردم و نیروی خوب و مثبتی را به خانه ارمغان میآوردم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: از برکت این خدمت ورود برادرم به درمان بود، من هر چهارشنبه که دعای کنگره را با حضور جناب مهندس میخواندیم؛ حاجتم ورود برادرم به درمان بود که پذیرفته شد.
همسفر زهرا: لازمه خدمت مرزبانی صرف وقت بسیار زیادی است، این صرف وقت آسیبی به زندگی شخصی شما وارد نکرد؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: خیر چون همسرم که مسافرم نیز هست راضی بود و میبایست رضایت میداد برای خدمت مرزبانی من و ایشان رضایت دادند و میدانستند و چون کنگرهای بودند؛ اطلاع داشتند از وظایف مرزبانی و ساعاتی که باید در شعبه حضور داشته باشیم و فرزندانم نیز بزرگ هستند و خدا رو شکر در زندگی من تأثیر منفی نگذاشته بود.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: خوشبختانه انگار خداوند بهوقت من برکتی عنایت فرموده بود که روزهای خدمت باعلاقه و عشق وصف ناپذیری از ساعتها قبل آماده میشدم تا به شعبه بیایم.
همسفر زهرا: هم زمانی شیوع کرونا با خدمت مرزبانی شما یکی از تفاوتهای بارز این دوره مرزبانی بود، شیوع این ویروس چه تأثیری در خدمت شما داشت و چه آموزشی گرفتید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:درست نیست که این را بگویم اما از کرونا متشکرم که آمد و باعث شد بیشتر در خدمت همنوعانم باشم، در کنار اسیستانت محترم و خانم آنی بزرگ و همکار و دوست ارجمندم خانم پروین و خدا رو شکر که یاد گرفتم کمک کردن به هم نوع و هم دردم، کمک کردن به خودم است و قدر دوستانم را بیشتر دانستم و یادم هست که زمان جلسات عمومیبسیار شلوغتر بود و شایدان موقع خیلی قدر نمیدانستم اما با خلوت شدن جمعیت برای رعایت پروتکلها بسیار غصه میخوردم و امیدوارم برگردیم به آن دوران و بیشتر بتوانیم به همنوعان خودم خدمت کنیم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: بله درسته .مرزبانی آکادمیبه دلیل برگزاری پخش جلسات مجازی بهصورت آنلاین باید خدمت میکرد و تدارک مقدمات این برگزاری و دعوت از اعضا بهصورت کاملاً محدود جهت شرکت در این جلسات از وظایف ما بود که با رعایت پروتکلها حضور داشتیم و از Dsap استفاده میکردیم و خدا را شکر در صحت و سلامتی هستیم.
همسفر زهرا: چه احساسی نسبت به پایان خدمت مرزبانی دارید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: یک احساس کاملاً خنثی، نه بد است و نه اینکه خوب است و من نیز مثل تمام مرزبانهای گذشته تسلیم این امر هستم که تا حدودی که به من اجازه داده شده خدمت کنم و پس از آن باید به عزیزان دیگر سپرده شود این رسالت.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: دوران بسیار ارزشمندی بود، سرشار از تجربه و آموزش و پس از نوزده ماه به هر حال باید جایگاهها جابجا شوند تا برای دیگر عزیزان هم امکان یادگیری و خدمت فراهم شود.
همسفر زهرا: چه توصیههایی برای مرزبانهای آینده شعبه دارید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:من کمتر از این هستم که توصیهای برای مرزبانهای جدید داشته باشم چون میشناسمشان و میدانم که حتماً با عشق و انرژی کاندید شدند و پذیرفته شدند و جایگاه مرزبانی خودش بهقدری هوشمند است که میداند چه کسی را برای خودش انتخاب کند. توصیهام بهعنوان یک دوست و خواهر کوچکتر این است که با همان فکر و علاقهای که برایش کاندید شدند ادامه دهند و قطعاً موفق خواهند شد.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: موقعیت شعبه آکادمیطوری است که روزهای چهارشنبه مخصوصاً از تمامیشعب سراسر ایران برای گرفتن گل رهایی تشریف میآورند و شلوغ میشود، مرزبانان آکادمیباید صبور و خوش خلق باشند و عشق به همنوع در وجودشان باشد تا آن روز که سطح انرژی بچهها به دلیل رهاییشان، بالاست؛ بتوانند شادی آنان را درک کنند و اخلاق نیکو جزئی از شعار و عملکرد یک مرزبان باید باشد.
همسفر زهرا: وظایف مرزبان چیست؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: وظایف مرزبانهای آنچه در چارچوب قوانین و مقررات گفته شده و در جزوات هست باید به آن عمل کنند و اگر در جایی سؤالی وجود داشته باشد خانم آنی اسیستانت محترم شعبه راهنمایی میکنند و اسیستانت هر شعبهای به وقتش و در صورت نیاز مرزبانها را هدایت و راهنمایی میکند.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: این سؤال کلی است ولی در مجموع مرزبانان ادارهکنندگان نمایندگیهای کنگره هستند که در اداره امور داخلی نمایندگی مستقل هستند اما در خطمشی کلی تابع مرکز میباشند. مرزبانان مسئول مستقیم کیفیت آموزشی و آمار رها یافتگان نمایندگی خود میباشند. مرزبانان همهساله توسط رأی مستقیم اعضای هر نمایندگی برای مدت 14 ماه انتخاب میشوند. مرزبانهای هر نمایندگی شامل هفت نفر مرزبان است که پنج نفر از آنها از گروه آقایان مسافر، یک نفر مرزبان آقایان همسفر و دو نفر مرزبان همسفران خانم یا خانوادهها میباشند. یکی از وظایف مهم مرزبانی این است که هر سه ماه یکبار، یک نگهبان انتخاب میکنند. هر یک از نمایندگیهای کنگره 60 دارای ایجنت و اسیستانت نیز میباشند که این شخص ناظر بر عملکرد مرزبانان است تا اصول و قوانین کنگره را بهخوبی اجرا نمایند.
از خانم کماندار عزیز به خاطر آموزشهای خوبشان در این دوره تشکر و قدردانی میکنم. مهمترین و اساسیترین کار مرزبان حفظ حریم و حرمت و قوانین کنگره 60 هست.
همسفر زهرا: اعضای شعبه چه مسئولیت و وظایفی در قبال مرزبانان شعبه دارند؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:به هر حال مرزبانها نیز از اعضای شعبه هستند و هیچ فرقی ندارد و وظیفه و مسئولیتشان در قبال مرزبانی حمایت کردن است و اینکه بدانند مرزبانها چه منتخب عدهای باشند و نباشند، با عشق خدمت میکنند و دوست دارند که حمایتهای همه جانبه عزیزان پشتوانه کارشان باشد تا خدمات بهتری ارائه دهند و از عزیزان کمال رضایت را دریافت کنند.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: خدا را شکر اعضای همسفران آکادمیو راهنمایان و کمک راهنمایان به جایگاه مرزبانی حرمت ویژهای قائل هستند و این احترام به مرزبانان را به رهجویان نیز آموزش داده بودند. بچهها خیلی با روی خوش، حس خوب و در کمال احترام در این دوره ما را یاری کردند.
همسفر زهرا: خاطره یا تجربه خاصی اگر دارید، بیان کنید.
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:تمام مرزبانی سراسر خاطرههای خوش، خوب، آموزشی انگیزشی است و تجربه زیادی به دست آوردم از جمله اینکه اگر واقعاً دوستی میآمد و حال خوشی نداشت و اگر انتظاراتی از من داشت که نمیتوانستم انجام بدهم، خودم را جای او میگذاشتم و سعی میکردم که بداند این از وظیفه من خارج است و نباید این انتظار را داشته باشد و این تجربه را به دست آوردم و یاد گرفتم در برخورد با هر عزیزی در آکادمی، خودم را جای او بگذارم تا صحبت کردن با او سخت نباشد و اگر قابل بودم و از من سؤالی کرد بتوانم بهدرستی راهنمایی کنم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: خاطرات به یاد ماندنی زیادی دارم اما یکی از شیرینترین خاطراتم چیدمان سفره هفت سین سال نود و هشت با آقای مهندس و خاطرات دید و بازدید سه روزه اعضا با آقای مهندس در ساختمان بیست بود.
همسفر زهرا: با پایان خدمت مرزبانی، چه برنامهای برای حضور در کنگره و خدمت کردن دارید؟
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی:خیلی دوست دارم به امید خدا، حسم را گذاشتهام که بخوانم و إن شاء الله کمک راهنمای قابلی شو برای خدمت کردن به دوستانی که یک روز مثل خودم وارد کنگره شدهاند و فکر میکردند اینجا نیز جایی است مثل جاهای دیگر ولی در کنگره فهمیدم فقط اینجا میتواند به من کمک کند و امیدوارم اگر لایق باشم تا جایی که اجازه میدهند بمانم و خدمت کنم و از بنیان کنگره و خانم کماندار اسیستانت محترم شعبه قدردانی میکنم که به من اجازه خدمت دادند.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: اکنون به لطف خدا در جایگاه کمک راهنمایی مشغول خدمت هستم.
همسفر زهرا: کلام آخر
خانم لیلا، مرزبان سابق آکادمی: از همه عزیزانی که در این مدت من را حمایت کردند، از خانم اسیستانت عزیز که همیشه توصیه به صبر و آرامش داشتند و کنارم بودند و پاسخگوی تلفنهای گاه و بیگاهم بودند تشکر میکنم و امیدوارم اگر باز هم اجازه داشتم و یک بار دیگر فرصت داشتم بتوانم در این جایگاه شیرین خدمت کنم و ممنون از اینکه به من فرصت صحبت دادید. متشکرم.
خانم پروین، مرزبان سابق آکادمی: اعتیاد مسافرم بهانهای بود برای ورود من به کنگره و شاگردی در محضر استاد و راهنمای محترم جناب مهندس دژاکام. هرکس یک سال تحت آموزش واقعی کنگره شصت قرار بگیرد، این آموزشها با دهها سال آموزش در برترین دانشگاههای کره زمین برابری میکند.
طول عمر باعزت برای جناب مهندس و خانواده محترمشان خواسته قلبی من از خدای مهربان است.
تهیه گزارش و ارسال: همسفر زهرا لژیون خانم اسرین (لژیون بیست و سوم)
عکس: همسفر زهره لژیون خانم آنی کماندار (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی آکادمی
ادامه مطالب در آرشیو گفت و گو