سه شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۹ - 9:9 - همسفرمیلادعیدی -
چهاردهمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی عمومیکنگره 60؛ نمایندگی ارتش با استادی مسافر مجید، نگهبانی مسافر امین و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» شنبه 24 آبان ماه ماه 1399 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر عزیز تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قراردادند تا در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه این هفته وادی سوم است «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند» هر وادی به یک حقیقت و مسئله مهم میپردازد اما وادی سوم یک تفاوت دارد و آن وجود کلمه (باید) در ابتدای تیتر وادی است. ازنظر من کلمه باید برای این استفادهشده است که من را متوجه کند که هیچ راه دیگری وجود ندارد و من نباید به دنبال راه دیگری باشم درواقع این وادی یک حقیقت است و حقیقت چیزی است که بوده هست و خواهد بود. از طرف دیگر کلمه باید به من یادآوری میکند که مسئله وادی سوم را باید جدی بگیرم و در آن بیشتر فکر و اندیشه کنم.
در یک قسمت وادی گفته میشود که به دنیای تازه قدم میگزاریم؛ اگر از تجربه خودم در مورد این جمله بگویم باید عرض کنم که زمانی که من وارد کنگره ۶۰ شدم این احساس را کردم که به دنیای تازه قدم نهادم به دنیایی که با دنیاهای دیگر تفاوت داشت و با دنیایی که من پیشازاین داشتم تفاوت داشت، رفتار اعضا با یکدیگر، نوع و ماهیت آموزشها و هدفی که در پشت آموزشهاست همه و همه با هر آن چیز که من دیده و شنیده بودم تفاوت داشت و این تفاوت برای من زیبا و جذاب بود و من را جذب کرد.
در اینجا خیلی از خصایص انسانی را میتوان بهعین دید مانند گذشتن و بخشش مثل گذشتن از مادیات، دیدیم که در هفته گذشته اعضای کنگره و اعضای نمایندگیمان چگونه از مادیات گذشتند، این دقیقاً بازخورد آموزشهاست این دقیقاً همان معرفتی است که در کنگره ۶۰ از آن نامبرده میشود. گذشتن کلمه سادهای است اما کاربردی کردن آن بسیار دشوار است اما من امروز در کنگره میتوانم ببخشم و در بعضی از مسائل بخشش را یاد گرفتم. خیلی وقتها از خیلی اتفاقات میگذرم درصورتیکه تا قبل از این گذشتی در کار نبود و تمام این آموزشها در این راستا هستند که من خویشتن خویش را بشناسم درواقع خود حقیقیام را بشناسم. جناب مهندس میگویند: بعضیها تصور میکنند که این گفتمانها و آموزشها صرفاً فلسفی است اما این آموزشها برای شناخت خود است شناخت خود از این بابت مهم است که زمانی که آگاهی من نسبت به خودم بالا برود من دیگر حاضر به انجام خیلی از ضد ارزشها نخواهم بود و دیگر به خود صدمه و تخریب وارد نمیکنم و برای خود ارزش قائل هستم همانطور که اگر آگاهی من نسبت به طبیعت و جهان خارج از خود بالا برود من به جهان و طبیعت آسیب نمیرسانم.
مسئله بعدی در این وادی مسئله پذیرفتن مسئولیت کارهای خویش است و این مهم، بسیار اهمیت دارد. زمانهایی هست که من نمیخواهم مسئولیت کارهای خود را بپذیرم و درون خود جنگهای زیادی دارم که یک مسئولیت را بپذیرم یا نپذیرم و این مسئله تنها مربوط به اعتیاد و درمان اعتیاد نمیشود بلکه در تمام امور این حقیقت وجود دارد که من باید مسئولیت کارهای خویش را بپذیرم. درواقع این وادی، برای من حجت را تمام میکند مثلاً من در دوران اعتیادم همیشه دعا میکردم که: خداوندا من شب بخوابم و صبح مثل یک انسان سالم از خواب بیدار شوم اما همانطور که گفتم این وادی حجت را برای من تمام میکند و میگوید هیچکس هیچ کاری برای من نخواهد کرد جز خود من و من نباید بیخودی به دامان اینوآن بیفتم و مثلاً برای درمان اعتیادم از پیامبران و امامان و حتی از خود خداوند بخواهم که من را درمان کند.
حتی زمانی که من در کنگره ۶۰ قدم میگذارم اگر بهترین اساتید هم من را راهنمایی کنند اما تا زمانی که خودم نخواهم هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد این دقیقاً همان مثالی است که میگوید انسان خواب را میتوان بیدار کرد اما انسانی که خود را به خواب زده است را هیچگاه نمیتوان بیدار کرد.
یک نکته و قسمت، در این وادی وجود دارد که بسیار جالب است و بسیار قابلتأمل است؛ در وادی آمده است که من دو راه برای روبرویی با مشکلات پیش رو دارم یا مشکل را و اتفاق را میپذیرم و مسئولیت آن را قبول میکنم یا مشکلات را نمیپذیرم و مسئولیت آن را بههیچوجه قبول نمیکند در صورت انتخاب گزینه اول، یعنی زمانی که مسئولیت کارم را بپذیرم، سعی خواهم کرد که در ادامه، با تفکر صبر و استقامت به سمت پیدا کردن راهحل برای رفع مشکل حرکت کند و این مشکل را حل کنم اما درصورتیکه راه دوم را برگزینم، یعنی مسئولیت کارم را نپذیرم، هیچ قدمیدر جهت رفع آن مشکل نیز بر نخواهم داشت زیرا مسئولیت آن را نپذیرفتم و پیش خود تصور میکنم این اتفاق را کسان دیگر برای من رقم زدند و خود را مسئول آن، نمیدانم پس هیچ حرکتی در جهت حلوفصل آن ماجرا هم نخواهم کرد و انتظار دارم دیگران بیایند و این مشکل را حل کنند.
گاهی اتفاقاتی میافتاد که شاید به من هم مربوط نیست مانند یک نقص عضو مادر زادی که شاید به من ربطی ندارد. در این وادی میگوید که این اتفاق به هر دلیلی که افتاده است، افتاده است، باز من دو گزینه را روبروی خود، دارم پذیرفتن و نپذیرفتند. بهترین راه پذیرفتن آن مشکل و مسئولیتش است زیرا با پذیرفتن مسئولیت همانطور که گفتم در جهت حل مشکلات برمیآیم و حرکت میکنم و بالاخره راهی برای عبور از مشکلات پیدا خواهم کرد.
نگارنده: مسافر روزبه
عکس: مسافر روزبه
نمایندگی: ارتش
تاریخ: ۱۳۹۹٫۰۸٫۲۴
ادامه مطالب در آرشیو کارگاههای آموزشی کنگره 60