سه شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۹ - 9:0 - همسفرمیلادعیدی -
همسفر ندا راهنمای تازه واردین که چند ماهی است به شعبه نیک آباد میآیند عضو لژیون سردار شده است. به همین بهانه به پاس از زحماتشان در این شعبه گفت و گویی با او داشتیم که با هم میخوانیم ...
چه زمانی وارد نمایندگی نیکآباد شدید و چه حسی نسبت به این شعبه داشتید؟
من از خردادماه وارد این شعبه شدم یعنی زمانی که دیدهبان محترم خانم آذر به شعبه سلمان فارسی آمدند و گفتند چه کسانی حاضر هستند برای خدمت به شعبه نیکآباد بروند واقعاً یک نیرویی دست مرا بلند کرد و به من این اجازه را داد که به عنوان داوطلب خودم را معرفی کنم و بیایم در شعبه نیکآباد خدمت کنم قبل از اینکه امتحان کمک راهنمایی بدهیم خیلی علاقه داشتم که روزی در این شعبه خدمت کنم و خدا را شکر میکنم که این توفیق نصیبم شد و توانستم در این شعبه خدمت کنم. شعبه کوچک هست تعداد افراد هم کم هست ولی سرشار از انرژی هستند همینقدر که آدم میبیند افراد با تعداد کم چه طور دست در دست هم میدهند تا شعبه را حفظ کنند و پایه آن محکم باشد تا رهجوهای دیگری بیایند و بتوانند در این مکان مقدس سفر کنند و به رهایی برسند به آدم حس آرامش و لذت میدهد.
از چگونگی ورودتان به زنجیرهی عاشقان لژیون سردار بفرمایید؟
سالی که در شعبه بودم و جشن گلریزان بود خوب مثل همه دوستان این آرزوی من بود که بتوانم عضو لژیون سردار باشم اما مشکلات مالی این اجازه را به من نمیداد تا اینکه به گفته کمک راهنمایم خانم الهه همیشه به ما میگفتند بچهها دستتان جلوی مسافرتان دراز نباشد البته ایشان هم به گفته آقای مهندس میگفتند همیشه آن چیزی که توی چنته خودتان هست بیاورید حتی اگر 100 یا 200 تومان باشد من هم به گفته کمک راهنمایم سعی کردم از سال قبلش تا سال گلریزان پارسال این کار را انجام بدهم و حتی هدایایی خودم را جمع کردم و توانستم اندک پساندازی را در جشن گلریزان اهدا کنم و از آن موقع به خودم قول دادم که ماه به ماه یک مبلغ کوچکی را برای زمین پرداخت کنم شاید به یک یا دو ماه نکشید که شرایط شغلی برایم فراهم شد که توانستم به راحتی آن هزینه ماهانه را فراهم کنم و چهبسا شیرینی آن چشم گفتن به فرمان کمک راهنمایم این شد که بتوانم عضو لژیون سردار بشوم روز پنجشنبه که مسافرم به شعبه نیکآباد آمدند با کمک راهنما در مورد آن شعبه و هزینههای که بود صحبت میکردند و من و مسافرم باهم مشورت کردیم و این شد که من هم توانستم در لژیون سردار شرکت کنم.
روند کار و مدیریت لژیون سردار چگونه است؟
روند کار و مدیریت لژیون سردار به این صورت هست که مثل لژیونهای دیگر در هر شعبهای این لژیون برگزار میشود منتها نه هر هفته ماهی یکبار این جلسات برگزار میشود که توی این جلسات استاد، نگهبان و دبیر هم حضور دارند دستور جلساتی که ثابت هست را مدیریت میکنند و دستور جلسات را برای تهران ارسال میکنند و این دستور جلسات برای این برگزار میشوند که روند بهتری را برای مدیریت لژیون سردار داشته باشند که چه کارهایی میتوانند انجام بدهند که برای شعبه مفیدتر باشد.
لژیون سردار چه پیامیرامیتواند داشته باشد؟
مهمترین پیامیکه برای من و دوستان دارد این بوده که آقای مهندس فرمودند: افرادی که وارد کنگره میشوند این مثلث را باید کامل کنند تا بتواند به آن تعادل حقیقی برسند. یک ضلع فیزیکی و یک ضلع دانش و ضلع دیگر مادی. من اگر فقط بیایم خدمت کنم یک ضلعم رشد میکند اگر فقط دانش را زیاد کنم باز آن یک ضلع رشد میکند ولی آن ضلع مادیات هم باید همزمان با آنها رشد کند تا این مثلث من تکمیل شود و به تعادل برسم و لژیون سردار باز هم پیامیکه برای من داشت صفت خدایی را برای من بازگو کرد. خداوند تمام هستی و کائنات را به انسان بخشید و اختیار را به انسان بخشید تا بتواند بهترین چیزها را از آن دریافت کند پس من هم باید ببخشم تا بتوانم بهترین چیزها را به دست بیاورم و بتوانم مثل خداوند رفتار کنم خداوند بهترین چیزها را به انسان بخشید من هم میتوانم از بهترین چیزهای که دارم به بندگان خدا ببخشم آن طوری که خداوند دوست دارد.
توصیه شما به کسانی که تمایل دارند وارد لژیون سردار بشوند اما تردید دارند چیست؟
من کوچکتر از آنی هستم که بتوانم توصیه کنم فکر کنم توصیه را پهلوانانی که توانستهاند جزو لژیون سردار بشوند این کار را انجام بدهند اما میتوانم بگویم زمانی من میتوانم مالم را ببخشم که آن پول را به حقیقت بپذیرم این مالی که من دارم امانتی هست که خداوند به من داده و به عنوان امانتدار باید آن را به صاحبانش برگردانم اگر امانتدار خوبی باشم اگر خزانهدار خوبی برای خداوند باشم خداوند دوباره آن مال را به من میدهد که به دست صاحبانشان برسانم اگر نتوانم این کار را انجام بدهم دیگر اعتماد شاید برای خداوند نباشد و آن مال برای من به دست نمیآید و فکر میکنم با این کار عضو لژیون سردار شدم و این بخشیدن ما فرمان خداوند را اجرا میکنیم همانطور که در قرآن گفتهشده وعده خداوند دروغ نیست پس وقتی من میبخشم دوباره خداوند به من میدهد تا بتوانم این عمل را تکرار کنم پس چشم گفتن به فرمان خداوند تردیدی نیست.
شرکت در لژیون سردار چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
از زمانی که تصمیم گرفته شد که عضو لژیون سردار شوم و توفیقش نصیبم شد نه تنها تأثیرات مادی آن و خیر و برکت آن در زندگی من قابل مشاهده بود با اینکه مشکلات مالی بود ولی واقعاً آنقدر قشنگ و زیبا حل شد که من و مسافرم تعجب کردیم و لذت میبردیم ولی برایم مهمتر، این بود که میدانستم مالی که طاهر میشود مثل یک آب گلآلود که آب را مرتب خارج میکند آبهای بهتری جایگزینش میشود وقتی این مال بخشیده میشود این مال طاهرتر و پاکتر میشود و تأثیرش در منش بچههایم و تربیت بچههایم دیده میشود و همین مهر و محبتی که بین اعضای خانواده جاری است و این مسئله خیلی برای من پررنگتر بود در زندگیام و از این همه زیبایی خداوند واقعاً لذت میبرم.
نقش و حمایت مسافرتان در لژیون سردار به چه صورت بوده است؟
قدر مسلم نقش و حمایت مسافرم در لژیون سردار خیلی برای من پررنگ بود چون من و مسافرم باهم یکجا کار میکنیم و با توافقی که کردیم اول ایشان عضو لژیون سردار شدند و وقتیکه به راحتی پذیرفتند و پیشنهاد خودم که اول ایشان عضو لژیون سردار باشند طولی نکشید چون هزینهها با همدیگر بود خیلی پیش تازانِ این کار را انجام دادند و به من گفتند که شما هم عضو لژیون سردار شوید و من توانستم عضو لژیون سردار بشوم درست است که باهم کار میکنیم ولی بههرحال باید بستری هم فراهم باشد از مسافرم خیلی ممنون هستم امیدوارم خیروبرکتش را در زندگیاش ببیند.
چرا بخشش و پرداخت پول در کنگره حال انسان را خوب میکند؟
وقتی میبینیم پولی پرداخت میشود و شعبهای تأسیس میشود. تازه واردین با چه ذوق و شوقی آنجا را میبینند و مطمئن میشوند اینجا همانجایی است که میتواند به آرزوهایش برسد و آرامش به زندگی برمیگردد. چرا به آدم حال خوشدست ندهد و مطمئن است بزرگترین پسانداز و بزرگترین سرمایهگذاری را در مکانی انجام داده که هیچ تردیدی وجود ندارد میآید آشیانههای را میسازد که تبدیل به ویرانه بود و چه بچههای که دست امیدشان به این مکان مقدس هست که پدرشان به آغوش خانواده بازگردد و اشک چشم مادرشان را پاک کند. من فکر نمیکنم هیچ جای دنیا بخشش و پرداخت آدم را ناراحت کند. بخصوص برای ما که در کنگره به یقین جا افتاده است که این مکان مقدس است و دستهای آسمانی همیشه آن را هدایت میکند.
لطفاً از حس و حالتان در مورد این هفته بفرمایید؟
این هفته واقعاً خیلی قشنگِ حتی سالهای قبل هم که عضو لژیون سردار نبودم انگار که روز امتحانم بود یعنی خدا به من میگفت از پارسال تا امسال چه کار کردی چقدر پسانداز کردی. از کدام خواستههایت گذشتی آقای امین میگفتند: اگر آدم میخواهد به جایی برسد باید از خواستهاش بگذرد خداراشکر امسال روزیم شد که این حس و حال را دوباره لمس کنم عمر دوبارهای خداوند نصیبم کرد که بتوانم توی این روز باشم و بتوانم بیایم شعبه و با همه دوستان این روز بزرگ را جشن بگیریم.
و سخن پایانی ...
ممنونم از شما خانم اکرم عزیزم که این توفیق نصیبم شد که من هم بتوانم در این مصاحبه شرکت کنم تشکر میکنم از راهنمای خوب خودم خانم الهه عزیز که همیشه در این مدتی که در کنگره هستم راهنما و معلم به تمام معنا برای من بودند و هر آنچه دارم از زحمتهای ایشان و خانوادهی آقای مهندس بوده است که تمام زندگیشان را وقف ما کردند تا بتوانیم به آرامش و آسایش برسیم ممنون از شما خانم اکرم عزیز بابت مصاحبتان.
از اینکه وقتتان را در اختیار من گذاشتید بسیار سپاسگزارم و برایتان آرزوی موفقیت و پیروزی میکنم.
مصاحبه کننده: همسفر اکرم،لژیون سوم
تایپ: همسفر فاطمه،لژیون چهارم
ویرایش و ارسال مطلب: کمک راهنما همسفر زهره
همسفران نمایندگی نیک آباد
ادامه مطالب در آرشیو اخبار داخلی