loading...

درمان و رهایی

درمان بيماري اعتياد با روش DST

بازدید : 346
چهارشنبه 13 آبان 1399 زمان : 11:42

دوشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۹ - 15:16 - همسفرمیلادعیدی -

جلسه سوم از دور شانزدهم جلسات آموزشی عمومی‌کنگره 60؛ نمایندگی دانیال اهواز با استادی ایجنت شعبه مسافر شارود، نگهبانی مسافر حمیدرضا و دبیری مسافر نوید با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» پنجشنبه 8 آبان 1399 ساعت ۱۷ در این نمایندگی آغاز به کار کرد. همچنین جشن سومین سال رهایی مسافر محمدباقر نیز با شور فراوان برگزار شد.

سخنان استاد:

سلام دوستان شارود هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که امروز مجدداً فرصتی پیش آمد تا در خدمت شما باشم. درگذشت آقا عباس، کمک راهنمای محترم شعبه دانیال اهواز را تسلیت می‌گویم، انشالله که راهش پر رهرو باشد. دستور جلسه امروز «وادی دوم و تاثیر آن روی من» است. وادی دوم می‌گوید که هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. آموزه‌های کنگره 60 بر اساس یک سری مثلث‌ها به ما ارایه می‌شود. در این مورد یک مثلث به نام مثلث جهالت و یک مثلث به نام مثلث دانایی و دانایی موثر داریم. مثلث جهالت از سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی تشکیل‌شده است. اگر من مسافر، من انسان هر کدام از این اضلاع را در شهر وجودی خودم داشته باشم، یعنی در تاریکی هستم و یکی از مهم‌ترین اضلاعی که این مثلث جهالت دارد، ناامیدی است و این ناامیدی، تنها ضلعی است که اگر برای شخصی ایجاد شود می‌تواند برای همیشه در تاریکی بماند.

اگر کسی منیت داشته باشد و آموزش پذیر نباشد، می‌تواند با همان آموزش پذیر نبودن هم حرکت داشته باشد و یا ممکن است شخص ترس داشته باشد و کارهایش را از روی تفکر انجام ندهد و به یک سری اعمال و کارها دست بزند. ولی وقتی ناامیدی آمد، شخص از حرکت می‌ایستد و در تاریکی می‌ماند. این ضلع تاریکی و این ضلع مثلث جهالت اگر در هر فردی رشد کند، آن فرد در تاریکی می‌ماند و بیرون نخواهد آمد.

وادی دوم می‌آید که معضل ضلع ناامیدی را برای ما حل کند. جهان‌بینی کنگره 60 در واقع می‌خواهد نواقص ما را برطرف نماید. وادی دوم می‌گوید که شما وادی اول که تفکر کردن است را پشت سر گذاشته‌اید و حالا یک وقت‌هایی این فکر پیش می‌آید که من نمی‌توانم و یا قدرت انجام ندارم. ولی وادی دوم مطابق صحبت‌های آقای مهندس که می‌گوید هیچ موجودی در این دنیا به هیچ نیست، از کوچک‌ترین موجود روی کره زمین تا بزرگ‌ترین آن‌ها هر کدام به یک دلیلی آفریده‌شده است. ممکن است این سوال برایمان پیش بیاید که ما در این دنیا مرتب زحمت می‌کشیم و در نهایت می‌میریم، پس برای چه به دنیا آمده‌ایم؟ وادی دوم و آقای مهندس این مطلب را به ما گوشزد می‌کند که ما بودیم، هستیم و خواهیم بود. من به این دنیا آمده‌ام در جایگاه یک راهنما که یک نفر را به درمان برسانم و آن‌یک نفر راهنما شود تا نسل به نسل انسان‌ها را به درمان برساند. آمدن من یک هدفی داشته است. تمامی‌جمادات و حشرات و حیوانات و ... که در زمین آفریده‌شده‌اند به خاطر انجام وظیفه‌ای آمده‌اند که ممکن است ما آن را درک نکنیم.

وادی دوم روی ناامیدی من یک خط قرمز و بطلان می‌کشد و می‌گوید ما می‌توانیم راهمان را ادامه بدهیم و این نیست که ما قدرت و توان نداریم. تمام رذایل و فضایلی که ممکن است در دنیا وجود داشته باشد در درون انسان هم هست. به عبارتی انسان، جهان اصغر است که همه چیز درونش هست و وادی دوم می‌گوید ما برای اینکه به روشنایی عظیم برسیم باید به سمت نور حرکت کنیم و به قول استاد امین با یک بذر گندم می‌توان خروارها گندم به وجود آورد، فقط باید آن دانه گندم را کاشت. من وارد کنگره می‌شوم و فقط باید گوش‌به‌فرمان راهنما باشم تا به درمان برسم. راه به درمان رسیدن و رسیدن به آرامش هم فقط و فقط فرمان‌برداری است. وادی دوم می‌گوید ناامید نباش و به راهت ادامه بده.

دستور جلسه امروز دو قسمت است. یک قسمت که همان وادی دوم و تاثیر آن روی من است و قسمت دوم آن تولد سه سال رهایی آقا محمدباقر است. تبریک می‌گویم تولد سه سال رهایی آقا محمدباقر را به خودش، به همسفرش و به راهنمای همسفرش و به تک‌تک اعضای کنگره 60. تعدادی از رهجویان در لژیون هستند که من اصلا یادم نیست چطوری آمدند و سفر کردند و آقا محمدباقر از آن دسته هستند. سفر در کنگره 60 اصلاً کار سختی نیست. فقط و فقط رهجو یک دفترچه کوچک دارد که راهنمایش برنامه سفر را درون آن می‌نویسد و اگر رهجو آن برنامه را اجرا کند راحت به درمان می‌رسد. آقا محمدباقر هم از آن رهجویانی است که خیلی بی‌سر و صدا و آرام سفرش را انجام داده است و سفر خیلی خوبی داشته است. خدمت گذاری را در خیلی جایگاه‌ها تجربه کرده و یک دوره مرزبان بوده است. همسفر ایشان نیز راهنمای تازه واردین هستند و الان ایشان در جایگاه مسوول نشریات در حال خدمت کردن هستند. فردی هست که خیلی صادقانه و بی‌منت در حال خدمت کردن است. برایشان آرزو می‌کنم که انشالله امسال در آزمون کمک راهنمایی هم قبول شوند و در جایگاه راهنمایی قرار بگیرند. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

اعلام سفر مسافر:

سلام دوستان محمدباقر هستم مسافر ۱۵ سال تخریب داشتم آنتی ایکس شیشه و حشیش ۱۰ ماه و ۱۳ روز سفر کردم با روش DST داروی شربت OT و به راهنمایی آقا شارود، الان ۳ سال و ۷ ماه است که آزاد و رها هستم. در ادامه ۱۷ سال تخریب سیگار داشتم ۱۰ ماه و ۲۳ روز سفر کردم به راهنمایی آقا شارود، ۳ سال و یک ماه است که آزاد و رها هستم. ورزش در کنگره آی کیدو در سبک جیودو.

آرزوی مسافر:

آرزو می‌کنم که در هرکجا که هستم خدمتگزار کنگره باشم.

سخنان مسافر:

از همه عزیزان ممنونم که به من لطف دارید. به قول آقا شارود کنگره 60 مثل یک تکه از بهشت روی زمین است و هیچ کجا نیست که مانند کنگره بدونِ چشم‌داشت خدمت کنند. من هم زمانی که در اعتیاد بودم به هرکجا چنگ می‌زدم و به همه جا رفتم تا بتوانم از آن ظلمت بیرون بروم و همسفرم هم پا به‌پای من در تاریکی‌ها می‌آمد و در نهایت هم با من به روشنایی‌ها پا گذاشت. از خیلی‌ها روانشناس، روان‌پزشک و متخصصان که می‌پرسیدم من می‌خواهم مصرف نکنم اما نمی‌توانم، چرا؟ همه جواب سر بالا و غلط می‌دادند تا جایی که همسفرم دیگر نا امید شد و قبول کردیم که شیشه دیگر درمان ندارد. تا زمانی که یکی از دوستان روی یک کاغذ آدرس سایت کنگره را برایم نوشت و بعد از چند روز من وارد سایت شدم و سرگذشت مهندس را در سایت خواندم، احساس کردم که دقیقاً سرگذشت خودم است. بلافاصله به اعضای سایت ایمیل زدم و آدرس شعبه دانیال را گرفتم و آمدم و با آقا عباس صحبت کردم و بعد هم سه جلسه را گذراندم تا این که آقا شارود را به عنوان راهنما انتخاب کردم.

ابتدا خیلی حال بدی داشتم ولی یکی دو ماه که گذشت دیدم حالم خیلی بهتر شده، نزد آقا مهرداد رفتم و خواستار خدمت در قسمت وبلاگ شدم و با اصرار زیاد با اجازه راهنما این کار را شروع کردم. اینجا بود که به معجزه خدمت کردن در کنگره 60 پی بردم چون خیلی سفرم راحت‌تر ادامه پیدا کرد. بعدازآن به لژیون درمان سیگار رفتم و یک‌بار اقدام به درمان سیگار کردم که شکست خوردم اما دفعه دوم با خواست قوی‌تر اقدام به درمان سیگار کردم که بعد از مدتی تازه متوجه شدم که بو و مزه غذاها را بهتر حس می‌کنم. این خیلی در سفرم تاثیر گزار بود چون من فکر نمی‌کردم که بتوانم سیگار را درمان کنم و بعد از درمان سیگار طعم رهایی را به معنای واقعی چشیدم. از همسفرم خیلی تشکر می‌کنم که از ابتدا تاکنون کنارم بوده و همیشه یک قدم جلوتر از من است. به مسافرها پیشنهاد می‌کنم که اگر همسفر دارند حتما با خودشان به کنگره بیاورند چون خیلی به سفرشان کمک می‌کند. از راهنمای همسفرم هم خیلی متشکرم، همچنین از راهنمای محترم خودم آقا شارود بسیار سپاس‌گزارم که برایم زحمت کشیدند. حس می‌کنم که خداوند خیلی مرا دوست داشته که چنین افرادی را بر سر راه من قرار داده تا به زندگیم برکت دهند. الآن بزرگ‌ترین سرمایه من، سلامتیم است. خیلی ممنونم که به سخنان من توجه کردید.

راهنمای همسفر:

سه سال رهایی آقای محمدباقر را به خودشان، به آقا شارود و هم‌سفرهای عزیز تبریک می‌گویم. تولدها حاوی پیام هستند من تا دیروز غصه می‌خوردم که باید به خاطر اعتیاد همسرم چه‌کار کنم، امروز اینجا در حضور عزیزان دارم جشن تولد می‌گیرم برای رهایی مصرف‌کنندگان. خانم مریم حدود چهار سال پیش وارد لژیون من شدند و از همان ابتدا پیگیر آموزش‌ها بود و من چند وقت پیش به ایشان گفتم که این تغییرات را می‌شود پله پله در شما مشاهده کرد. آموزش‌ها را دریافت کرد و از همان موقع در قسمت وبلاگ و بعد هم در مرزبانی شروع به خدمت نمود. الآن هم که به عنوان راهنمای تازه واردین خدمت می‌کنند. امیدوارم که همواره برکات این خدمت کردن در زندگیشان جاری باشد. به عسل همسفر کوچکشان تبریک می‌گویم ایشان هم در آن جایگاه‌هایی که می‌توانستند خدمت می‌کردند، گاهی نوشتار می‌خواندند و در جلسات پارک هم هموار حضور دارند.

سخنان همسفر کوچک:

سلام دوستان عسل هستم یک همسفر. سه‌سالگی رهایی پدرم را به ایشان تبریک می‌گویم. امیدوارم که همیشه سلامت و در کنارمان باشد. از آقای مهندس، راهنمای پدرم آقا شارود، راهنمای مادرم خانم زهرا خیلی خیلی متشکرم.

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر:

ابتدا تسلیت عرض می‌کنم به خاطر فوت آقا عباس، ایشان یک الگوی بی‌نظیر بودند همه دوستانی که با ایشان برخورد داشتند این را اذعان می‌کنند. انشا الله که روحشان شاد باشد. خیلی ممنونم از این همه لطفی که دوستان به من و مسافرم دارند و اما در مورد مسافرم که پانزده سال مصرف مواد مخدر داشتند و هشت سال آخر را شیشه مصرف می‌کردند. من از همان موقع قصدم این بود که کمکش کنم تا مصرفش را کنار بگذارد. تمام مسیرها را رفتیم تجربه‌های بسیار تلخ و سردی را پشت سر گذاشتیم، کمپ، مرکز ترک اعتیاد، متادون درمانی، سم‌زدایی، مراکز مشاوره روانشناسی و روان‌پزشکی اما فایده‌ای نداشت. همه دکترها از او قطع امید کرده بودند اما من هیچ وقت امیدم را از دست ندادم تا زمانی که با کنگره 60 آشنا شدیم و واقعاً معجزه برای ما اتفاق افتاد و به ما گفتند که درمان شیشه در کنگره مثل آب خوردن است، در صورتی که جاهای دیگر می‌گفتند اصلاً شیشه درمان ندارد و از من می‌خواستند که دختر کوچکم را بردارم بروم و خودم را نجات دهم؛ اما من با امید و تردید به کنگره آمدم، آموزش‌ها را شروع کردم و سی‌دی‌های مهندس را گوش دادم و ایشان خط بطلانی کشیدند روی تمام حرف‌هایی که بیرون ازاینجا به ما گفته بودند. خیلی ممنونم از آقا شارود راهنمای مسافرم واقعاً در فراز و نشیب این راه ما را یاری کردند. همچنین از مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم. من این روزها را حتی در خواب هم نمی‌دیدم که به خاطر سه سال رهایی مسافرم تولد بگیریم. از خانم زهرا راهنمای خودم تشکر می‌کنم که همواره تحت آموزش‌های ایشان بوده و هنوز هم بیشتر به آموزش‌هایشان احساس نیاز می‌کنم. از همه شما متشکرم که امروز در این جشن حضور داشتید و در کنار ما بودید.

تهیه و تنظیم: وبلاگ نویسان شعبه دانیال اهواز
ادامه مطالب در آرشیو دستور جلسات هفتگي

اعتیاد باید درک شود نه ترک
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی