شنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۹ - 16:56 - همسفرمیلادعیدی -
جلسه یازدهم از دوره سی و هفتم کارگاه آموزشی عمومیمسافران و همسفران کنگرۀ 60؛ نمایندگی شفا با استادی ایجنت شعبه مسافر حسن، نگهبانی مسافر محمد و دبیری پهلوان مسافر مرتضی با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» پنجشنبه 24 مهرماه 1399 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که امروز این توفیق نصیبم شد که در خدمت شما عزیزان هستم و میتوانم از شما انرژی بگیرم، آخرین روز از هفته ایجنت و مرزبان است. در دو جلسه قبل جشنهای باشکوهی داشتیم ولی با توجه به اینکه در شب رحلت پیامبر اکرم قرار داریم به حرمت ایشان امشب مراسم دو جلسه قبل را نخواهیم داشت، در دو جلسه گذشته در مورد دستور جلسه این هفته روزهای یکشنبه و سهشنبه، نگهبان مرزبانان و مرزبان مالی شعبه به زیبایی صحبت کردند و دوستان عزیز حاضر هم بهخوبی مشارکت انجام دادند، ولی لازم میدانم که من هم چند نکته به این صحبتها اضافه کنم.
اول اینکه مرزبان یعنی چه و چرا اصلاً اسم مرزبان را انتخاب کردند. خود جناب مهندس میفرمایند که مرزبان یعنی مشخص کننده مرز بین قانون و بیقانونی، یک مرزبان اول با آگاهی داشتن کامل خودش و بعد از آن با اختیار کاملی که کنگره به او میدهد این مرز را مشخص میکند، اگر این اختیار را نداشته باشد نمیتواند این مرز را برای یک تازه وارد که هنوز از قوانین آگاهی ندارد مشخص کند، همه ما در دوران اعتیاد تخریبهای زیادی داشتیم، از جمله تخریبهای خانوادگی، تخریبهای اجتماعی و ... یک تازه وارد هم از نظر جسمیو فکری دچار تخریب شده است و این امری طبیعی است ولی مرزبان با اختیار کاملی که دارد میتواند اوضاع را بهتر کنترل کند. یک مرزبان کشیک طبق اختیاری که کنگره به او داده است میتواند جلسه عمومیرا تعطیل کند؛ بعد از آن به ایجنت شعبه دلیل تعطیل کردن را هم توضیح میدهد که چرا این کار انجام شده است. میتواند واحد سایت را تعطیل کند و فقط جواب این کار مرزبان یک کلمه و آن چشم گفتن است. در نمایندگی ما بالغ بر سیصد نفر مسافر و تازهوارد وجود دارد.
خوشبختانه در کنگره کسانی باقی خواهند ماند که دنبال تغییر هستند، با هر نوع جهانبینی که وارد کنگره بشوند کنگره آنها را میپذیرد ولی کسانی در این سفر باقی میمانند که قصد تغییر دارند، تغییر از نفرت به سمت عشق، از تاریکی به سمت روشنایی، کنار گذاشتن ادبیات پا بساطی و تبدیل شدن به یک مرد واقعی، اگر کسی این هدف را دنبال کند میتواند در ادامه موفق باشد و در کنگره بماند. در هفته 3 روز قرار است جلسات برگزار شود و پرسنل زیادی در واحدهای مختلف بدون دریافت هیچگونه حقوق و پاداشی در حال خدمت هستند، ممکن است یک خدمتگزار مثلاً واحد ot وسیلهای را هم با خرج خودش خرید کند، خدمتگزارهای کنگره واقعاً خدمتگزارهای عشق و راه عشق هستند و تردیدی در این نیست، به هر حال با وجود حدود سیصد نفر در حال سفر و سیصد نفر هم سفر دومیبهصورت طبیعی در نمایندگی در حال رفت و آمد هستند و حتی در جشنهای قبل از دوران کرونا گاهی تا حدود هشتصد تا نهصد نفر در نمایندگی در یک روز حضور داشتهاند.
کنترل این تعداد مسافر فقط بهوسیله مرزبانهای نمایندگی انجام میشود، دوباره تأکید میکنم که همه اینها باز هم با همان اختیاری که کنگره به او داده است امکانپذیر است، تمام کار اجرایی شعبه بر عهده مرزبانان است و هیچکس حق ندارد در برابر مرزبانها بهجز چشم گفتن کار دیگری انجام دهد، اگر این اختیار نباشد نمیتوانند جلسات را با این تعداد سفر اولی و سفر دومیبه بهترین شکل ممکن و با نظمترین شکل کنترل کنند، علت اینکه من این صحبتها را کردم قطعاً اکثر ما میدانیم ولی به این دلیل که هر هفته کسانی تازه وارد این مجموعه میشوند، این اطلاعات بایستی بهروزرسانی بشود، کنگره قوانین نوشته و نانوشته زیادی دارد که بایستی بهوسیله راهنما در لژیون بازگو شود، کلیه قوانین کلینیک، اوتی و جلسات و ...
باید به رهجو توضیح داده بشود، بنده از همه راهنماها خواهش میکنم که همه موارد را طبق همان چیزی که کنگره انتظار دارد که ادب و نظم در بالاترین سطح ممکن اجرا بشود، به رهجو گوشزد کنند، زمانی نظم اجرایی میشود که در وحله اول تازه واردین مسئولین نظم را بشناسند و ما باید شالها را به ایشان معرفی نماییم تا بدانند مرزبان چه کسی است. اگر ما در شعبه آکادمیحضور پیدا میکنیم و مرزبان آکادمیبه ما امر یا نهی میکند، فقط باید در جوابش چشم بگوییم. مرزبان آکادمینمیداند که من ایجنت نمایندگی شفای مشهد هستم، دلیلی هم ندارد که بداند، پس هر چه به من بگوید من در جوابش باید چشم بگویم، ممکن است از رهایی آن مرزبان یک سال هم نگذشته باشد و هنوز تجربه چندانی نداشته باشد، اگر من با خودم بگویم که نه من چند سال کمک راهنما بودم یا ایجنت نمایندگی هستم فایدهای ندارد و فقط باید از فرمان اطاعت کنم. اگر بهجز چشم گفتن باشد واقعاً کنترل کردن سخت میشود و از دست خارج میگردد. جناب مهندس میفرمایند که مرزبانی یعنی راه رفتن با پایبرهنه روی گدازههای آتش و این واقعاً دلالت دارد بر این مسئله که مرزبانی کار خیلی سختی است، ما در طی سال فقط در همین هفته میتوانیم از مرزبانی تشکر و قدردانی کنیم، کنگره به خدمتگزاران میگوید که شما به خاطر عشق خدمت میکنید و حسابتان با عشق است ولی همه بچهها لطف دارند و همیشه از مرزبانان تشکر و قدردانی را به نحو احسن انجام میدهند، طبق قانون کنگره تمام مسئولیتهای اجرایی کنگره با مرزبانان است و ما باید بهطور کامل و قاطع در این هفته از آنها قدردانی کنیم.
در هر صورت من از مرزبانان این دوره تشکر میکنیم که خیلی مرزبانی قوی و با تدبیری داریم و کارهای زیادی در این دوره انجام شد و مرزبانها با حداکثر توان حضور دارند و من خدا را شاکرم که در این دوره در کنار این عزیزان حضور داشتم، ما در واحد مرزبانی یک گروه شش نفره هستیم و ایجنت از مرزبانان جدا نیست، کارهای نمایندگی به بهترین شکل ممکن انجام میشود و هر کدام از مرزبانان عزیز یک سری خلاقیتها و نوآوری خاص خودشان را دارند که آنها را مکمل همدیگر قرار میدهد، کارها در مرزبانی بدون هیچ استرسی انجام میشود و همه چیز طبق روال پیش میرود، بنده از همه این عزیزان تشکر میکنم و خوشحالم که در این یک سال در کنار این عزیزان بودم و یاد این عزیزان و دوران شیرینی که داشتیم تا ابد در ذهن من باقی میماند.
در این جلسه ایجنت شعبه با اهدای لوح تقدیر از مرزبانان قدردانی به عمل آوردند و شاهد تقدیم لوح تقدیر به ایجنت شعبه بودیم.
عکاس: مسافر عبدالله لژیون یازدهم
تایپ: مسافر علی لژیون سوم
ارسال خبر: مسافر احمد لژیون دوم