چهارشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۹ - 23:0 - همسفرمیلادعیدی -
جلسه یازدهم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی مسافران کنگره 60؛ نمایندگی ستارخان با استادی راهنما مسافر مجتبی دهقان، نگهبانی مسافر آیدین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «DST و تجربه من از سم زدایی و سایر روشهای ترک اعتیاد و تولد آزادمردی مسافر حمید» شنبه 3 آبان ماه 1399 ساعت 17 آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که قسمت شد تا امروز در خدمت شما عزیزان در نمایندگی ستارخان باشم. دستور جلسه این هفته در رابطه با روش DST و تجربهمان از سمزدایی و روشهای دیگر میباشد. مطمئناً خیلی از ما برای بیرون آمدن از دنیای اعتیاد ترکهای مختلفی را تجربه کردهایم، از سمزدایی گرفته تا روشهای دیگری مانند URD، داروهای شیمیایی، ابوالفضل درمانی و ... که برخی از آنها مردود شده و روشهای دیگری به میان آمده است.
یک نکته مشترکی که بین تمامیاین ترکها خود من تجربهاش را داشتهام این بود که هر بار پس از ترک اعتیاد باحالی بدتر و بههمریختهتر بهسوی مصرف مواد بازگشتهام و مصرف مواد هم بیشتر و بدتر از قبل میشد. به یاد دارم حدود سالهای 77-78 وارد گروهانای شدم که با روی خوب و خیلی مهربان با من برخورد کردند ولی در همان ابتدا با یک موضوعشان مشکل داشتم و آن این بود که باید خود را یک معتاد میخواندم. اعتیاد با مصرف مواد شروع میشود ولی حال خرابیهایی به وجود میآورد که دیگر با مصرف نکردن آن نمیتوان از این دنیای اعتیاد خارج شد، انگار که بهانه اعتیاد برای آغاز و شروع مصرف مواد است، اما وقتی وارد شدی دیگر صرفاً با قطع مواد نمیتوان از آن خارج شد. بنابراین متوجه شدیم که در یک مصرفکننده خواهان رهایی اراده وجود دارد ولی چون راه مشخصی وجود ندارد بنابراین رهایی هم میسر نمیشود و اتفاقاً تبلیغات بسیاری هم وجود دارد، خیلیها بودند که قدیم برای تبلیغ روشی میگفتند این روش آنقدر خوب است که من خودم تابهحال پنج بار ترک داشتهام، خب اگر ترک موفق داشتی چرا دوباره بازگشت نمودی. بزرگترین اتفاقی که در روش DST در کنگره60 رخ میدهد این است که اگر مسیر را بهدرستی طی کنی بهصورت کامل برای یکبار از دنیای اعتیاد خارج میشوی و دیگر حتی میل به مصرف مواد هم در فرد از بین میرود. این موضوع برای خود من اصلاً قابل هضم نبود که مگر میشود که دیگر تا آخر عمر مواد مصرف نکرد و در پس ذهن خود میگفتم حالا سالی یکبار مواد مصرف میکنم و این به خاطر ناباوری من نسبت به درمان اعتیاد بود. به قول جناب مهندس درمان قطعی در کنگره60 بهقدری عجیب است که اگر به فردی بگوییم انگار به وی گفتهایم فردی از ساختمان صد طبقه پایین بپرد ولی هیچچیزش هم نشود. ولی همه ما آمدیم و سفر کردیم و دیدیم که میشود، چون در این روش همزمان روی جسم، روان و جهانبینی کار میشود. یا در مقوله سیستم ایکس متوجه شدهایم که با مصرف مواد چه تخریبهایی روی جسم و سیستم فیزیولوژی خود ایجاد کردهایم و چگونه میتوانیم بهگونهای حرکت کنیم که این سیستم به درمان و تعادل برسد. یک فرد مصرفکننده که ترک کرده بهسان کسی است که گرسنه است و از جلوی یک چلوپزی رد شود و بوی کباب به مشام او بخورد، در این حالت واقعاً هنر است که جلوی خود را بگیرد و چیزی نخورد، باید بدانیم که واقعاً چنین افرادی کار بسیار مشکلی را انجام میدهند و بسیار رنج میبرند. در صورتی که در کنگره60 بعد از طی سفر و رسیدن به درمان شخص دچار چنین رنجی نمیشود چون دیگر به مواد احتیاج ندارد.
در بخش دوم دستور جلسه تولد آزادمردی حمید عزیز را جشن میگیریم. در ابتدا این رهایی را به حمید عزیز، همسفر محترمشان، راهنمای همسفرشان و تمامیاعضای کنگره60 تبریک میگویم. رهاییها مانند معجزه میباشند که یک فرد با کلی تخریب وارد میشود و پس از طی مسیر به فردی تبدیل میشود که قبل آن نبوده است. حمید هم در ابتدا که وارد کنگره60 شد بهواسطه مصرف مواد تخریبهای بسیاری داشت. همینطور به خاطر شرایطی که در زندگی داشت با یک حس سرخوردگی وارد لژیون شد، ولی یک ویژگی خوبی که داشت این بود که منظم بود و سفر خود را بهخوبی انجام داد. حمید جزو بچههای خدمت گذار کنگره60 است که این خدمت از اواخر سفر اول شروع و در سفر دوم هم ادامه پیدا کرد. هر جا که نیاز به خدمت گذار بود حمید عزیز پیشقدم میشد. همانطور که خود حمید حضور داشت همسفر او هم بهخوبی حضور داشت و فعالیت میکرد. حمید به نسبت گذشته خود رو به جلو در حال حرکت است. همینطور فرد فوقالعاده بی حاشیهای بود و چراغ خاموش و با حال خوب کارش را انجام میداد. امیدوارم حمید عزیز برای خودش هم که شده بتواند بیشتر در کنگره حضور داشته باشد و خدمت کند. امیدوارم هم در زندگی شخصی و هم در کنگره60 بهخوبی حرکت کند و در ادامه پیشرفت و ترقی کند. ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید.
اعلام سفر مسافر:
هفت سال تخریب، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و متادون و شیشه، ده ماه و پانزده روز به روش DST و داروی OT سفر کردم، به راهنمایی آقای مجتبی دهقانی، ورزش در کنگره والیبال و کشتی، رهایی پنج سال و دو ماه.
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم تا تمامیافراد مصرفکننده بیرون کنگره60 که در حال رنج کشیدن هستند وارد کنگره60 شوند و به درمان و رهایی برسند.
سخنان مسافر:
در ابتدا از تمامیدوستان تشکر میکنم که در این شرایط تشریف آوردند و حمایت کردند همینطور خدا را شکر میکنم که باز توانستم این جایگاه را تجربه کنم. دوستان به من لطف داشتند و تعریف کردند، ولی من هر کاری که در کنگره60 انجام دادم اول به خاطر خودم بوده، چون با انجام هر خدمتی حالم بهتر از قبل میشود. به یاد دارم که روزهای اول حال خیلی بدی داشتم و به همین دلیل آقای دهقانی من را به سختی قبول کردند و شرایطی را برای من گذاشتند که برای حضور در لژیون ایشان موظف بودم آن کارها را که شامل حضور مداوم و بانظم، گوش دادن سیدیها و ... میشد را انجام دهم. خوشبختانه من تجربه ترک به روش دیگری را نداشتم و اولین تجربه ترک من در کنگره60 رخ داد که خدا را شکر میکنم که اولین و آخرین آن هم بود. در آخر از راهنمای عزیزم، ایجنت و مرزبانان محترم شعبه، راهنمای همسفرم و همینطور از همسفرم و آقا دانیال پسرم تشکر ویژه میکنم.
سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان سمیه هستم کمک راهنمای لژیون یکم. در ابتدا این رهایی را به تمامیاعضای کنگره60 در زمین و آسمان و همینطور جناب آقای مهندس دژاکام و آقای دهقانی تبریک میگویم. بار اصلی این رهایی بر دوش آقای دهقانی بود و ایشان زحمت بسیار کشیدند. به آقا حمید تبریک میگویم که این مسیر را باوجود سختی بسیار طی نمودند و به جایگاه آزادمردی رسیدند. در آخر به خانم ماهرخ عزیز همسفر آقا حمید و همینطور به آقا دانیال تبریک عرض میکنم. خانم ماهرخ جزو همسفران بسیار خوب و خدمتگزار کنگره60 محسوب میشود. یک همسفر خوب کسی است که مسافر خود را رها میکند و در ادامه خود به سفر میپردازد که خانم ماهرخ این عمل را به خوبی انجام داد. از جایگاه خدمتی که الآن دارند این موضوع را میتوان دید، همینطور عمل سالم را در جایگاه خدمتی قبلیشان که مرزبانی بود میتوانستیم بهخوبی مشاهده کنیم. یک نکته خوبی که من در خانم ماهرخ میبینم این است که وقتی در زندگیشان مشکلی پدید میآید با خود میگوید خب این مشکل برای من پیش آمده پس باید بگردم و ببینم چه عیبی در من وجود دارد که موجب این مشکل شده و آن را حلوفصل کنم. برای ایشان و مسافرشان آرزوی موفقیت میکنم و تبریک میگویم.
سخنان همسفر:
سلام دوستان ماهرخ هستم یک همسفر. من هم در ابتدا بسیار خدا را شکر میکنم که در این جایگاه هستم و همینطور از این بایت که درمان اعتیاد مسافرم برای من جزو محالات بود و هیچگاه به باورم نمیرسید ولی الآن در این جایگاه قرار گرفتم. مسافر من در زمان مصرف همیشه در حال انکار بود و تمام تلاشش را میکرد که نگذارد من متوجه اعتیاد وی شوم. اشکال کار مسافر من این بود که بهجای اینکه به فکر راهی برای رهایی از اعتیاد باشد همیشه به دنبال یک دعانویس برای دعا و جادو میگشت. تا اینکه با تلاش هر دو توانستیم به شکر خدا کنگره60 را برای درمان اعتیاد مسافرم پیدا کنیم و با تلاش به این جایگاه آزادمردی برسیم. به نظر من آزادمردی صرفاً این نیست که شخص 180 درجه تغییر کند، بلکه آزادمردی زمانی رخ میدهد که تفاوتهای همسرم و دیگران را بشناسم و با این وجود به آنها احترام بگذارم. از پسرم دانیال تشکر میکنم که با تمام این وجود صبوری کرد و در مسیر ما را حمایت کرد. از آقای دهقانی به خاطر تمام زحماتشان تشکر میکنم. از خانم مژگان عزیز خواهر لژیونیهای عزیزم، خانم مریم در لژیون مرزبانی دوره قبل، خانم سمیه عزیز که موجب تغییرات بسیار در من شدند تشکر ویژه میکنم. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تهیه و تنظیم: مسافر محمد
ادامه مطالب در آرشیو تولد رها یافتگان